جدول جو
جدول جو

معنی چهار حد - جستجوی لغت در جدول جو

چهار حد
چهار جهت اصلی: مشرق مغرب شمال و جنوب
تصویری از چهار حد
تصویر چهار حد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چهار قد
تصویر چهار قد
نوعی از لباس پادشاهان و امرا: (دامن آلوده مکن چارقب هستی را جامه عاریه را پاک نگه باید داشت) (شفیع اثر) توضیح این کلمه را مولف غیاث ترکی دانسته ولی در فرهنگ نظام (قب) عربی (پاره های درون جیب پیراهن) محسوب شده و همین صحیح مینماید. برخی (چارقد) را محرف همین کلمه دانند
فرهنگ لغت هوشیار
چار سوی خور آیان (شرق) خور بران (غرب) رپیتوین (جنوب) اپاختر (شمال)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار یک
تصویر چهار یک
یک چهارم چیزی چارک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار وا
تصویر چهار وا
چاروا چهار پا
فرهنگ لغت هوشیار
مخلوط گل بنفشه و گل پنیرک و گل کدو و گل نیلوفر را گویند که جوشانده آنها در طب قدیم بعنوان مسهل و ملین بکار میرفته است چارگل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار سو
تصویر چهار سو
چهار طرف، چهار جهت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار درد
تصویر چهار درد
درد شدید هنگام زائیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار تا
تصویر چهار تا
چارتا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار پا
تصویر چهار پا
حیوان چهار پا، مانند اسب، استر، خر، شتر و امثال آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار بند
تصویر چهار بند
چهار مفصل دو مفصل دست (آرنج) و دو مفصل زانو، چهار عنصر، دنیا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار بر
تصویر چهار بر
سطحی که توسط چهار خط مستقیم محیط گردد: چهار ضلعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار بند
تصویر چهار بند
دو مفصل دست یا آرنج و دو مفصل زانو، چهار مفصل، کنایه از دنیا و چهار عنصر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چهارقد
تصویر چهارقد
سرپوش و سرانداز زنان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهارصد
تصویر چهارصد
عدد ۴۰۰، چهار بار صد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چارحد
تصویر چارحد
شرق و غرب و جنوب و شمال
فرهنگ لغت هوشیار